Koroush

Ihr-Domainname.de
Verfügbare Informationen zu "Koroush"

  • Qualität des Beitrags: 0 Sterne
  • Beteiligte Poster: Anonymous
  • Forum: Ihr-Domainname.de
  • Forenbeschreibung: Beschreibung Ihres Forums
  • aus dem Unterforum: شعرها
  • Antworten: 1
  • Forum gestartet am: Montag 01.11.2004
  • Sprache: deutsch
  • Link zum Originaltopic: Koroush
  • Letzte Antwort: vor 19 Jahren, 3 Monaten, 10 Tagen, 4 Stunden, 56 Minuten
  • Alle Beiträge und Antworten zu "Koroush"

    Re: Koroush

    Anonymous - 12.01.2005, 20:00

    Koroush


    ۱) « کوروش» شاه جهان ، شاه بزرگ ، شاه توانا ، شاه بابل ، شاه سومر و اکد.

    ٢) شاه نواحي جهان.

    ۳) چهار[ ...... ] من هستم [ ...... ] به جاي بزرگي ، ناتواني براي پادشاهي کشورش معين شده بود.

    ۴) نبونيد تنديس هاي کهن خدايان را از ميان برد [ ...... ] و شبيه آنان را به جاي آنان گذاشت.

    ۵) شبيه تنديسي از ( پرستشگاه ) ازاگيلا ساخت [ ...... ] براي « اور» و ديگر شهرها.

    ۶) آيين پرستشي که بر آنان ناروا بود [ ...... ] هر روز ستيزه گري مي جست. همچنين با خصمانه ترين روش.

    ۷) قرباني روزانه را حذف کرد [ ...... ] او قوانين ناروايي در شهرها وضع کرد و ستايش مردوک ، شاه خدايان را به کلي به فراموشي سپرد.

    ۸) او همواره به شهر وي بدي مي کرد. هر روز به مردم خود آزار مي رسانيد. با اسارت ، بدون ملايمت همه را به نيستي کشاند.

    ۹) بر اثر دادخواهي آنان « اليل » خدا ( مردوک ) خشمگين گشت و او مرزهايشان. خداياني که در ميانشان زندگي مي کردند ماوايشان را راه کردند.

    ۱۰) او ( مردوک ) در خشم خويش ، آنها را به بابل آورد ، مردم به مردوک چنين گفتند : بشود که توجه وي به همه ي مردم که خانه هايشان ويران شده معطوف گردد.

    ۱۱) مردم سومر و اکد که شبيه مردگان شده بودند ، او توجه خود را به آنان معطوف کرد. اين موجب همدردي او شد ، او به همه ي سرزمين ها نگريست.

    ۱٢) آنگاه وي جستجوکنان فرمانرواي دادگري يافت ، کسي که آرزو شده ، کسي که وي دستش را گرفت. کوروش پادشاه شهر انشان. پس نام او را بر زبان آورد ، نامش را به عنوان فرمانرواي سراسر جهان ذکر کرد.

    ۱۳) سرزمين « گوتيان » سراسر اقوام « مانداء» را مردوک در پيش پاي او به تعظيم واداشت. مردمان و سپاه سران را که وي به دست او ( کوروش ) داده بود.

    ۱۴) با عدل و داد پذيرفت. مردوک ، سرور بزرگ ، پشتيبان مردم خويش ، کارهاي پارسايانه و قلب شريف او را با شادي نگريست.

    ۱۵) به سوي بابل ، شهر خويش ، فرمان پيش روي داد و او را واداشت تا راه بابل در پيش گيرد. همچون يک دوست و يار در کنارش او را همراهي کرد.

    ۱۶) سپاه بي کرانش که شمار آن چون آب رود برشمردني نبود با سلاح هاي آماده در کنار هم پيش مي رفتند.

    ۱۷) او ( پروردگار) گذاشت تا بي جنگ و کشمکش وارد شهر بابل شود و شهر بابل را از هر نيازي برهاند. او نبونيد شاه را که وي را ستايش نمي کرد به دست او ( کوروش ) تسليم کرد.

    ۱۸) مردم بابل ، همگي سراسر سرزمين سومر و اکد ، فرمانروايان و حاکمان پيش وي سر تعظيم فرود آوردند و شادمان از پادشاهي وي با چهره هاي درخشان به پايش بوسه زدند.

    ۱۹) خداوندگاري ( مردوک ) را که با ياريش مردگان به زندگي بازگشتند ، که همگي را از نياز و رنج به دور داشت به خوبي ستايش کردند و يادش را گرامي داشتند.

    ٢۰) من کوروش هستم ، شاه جهان ، شاه بزرگ ، شاه نيرومند ، شاه بابل ، شاه سرزمين سومر و اکد ، شاه چهار گوشه ي جهان.

    ٢۱) پسر شاه بزرگ کمبوجيه ، شاه شهر انشان ، نوه ي شاه بزرگ کوروش ، شاه شهر انشان ، نبيره ي شاه بزرگ چيش پيش ، شاه انشان.

    ٢٢) از دودماني که هميشه از شاهي برخوردار بوده است که فرمانروائيش را « بعل » و « نبو » گرامي مي دارند و پادشاهيش را براي خرسندي قلبي شان خواستارند. آنگاه که من با صلح به بابل درآمدم

    ٢۳) با خرسندي و شادماني به کاخ فرمانروايان و تخت پادشاهي قدم گذاشتم. آنگاه مردوک سرور بزرگ ، قلب بزرگوار مردم بابل را به من منعطف داشت و من هر روز به ستايش او کوشيدم.

    ٢۴) سپاهيان بي شمار من با صلح به بابل درآمدند. من نگذاشتم در سراسر سرزمين سومر و اکد تهديد کننده ي ديگري پيدا شود.

    ٢۵) من در بابل و همه ي شهرهايش براي سعادت ساکنان بابل که خانه هايشان مطابق خواست خدايان نبود کوشيدم [ ...... ] مانند يک يوغ که بر آنها روا نبود.

    ٢۶) من ويرانه هايشان را ترميم کردم و دشواري هاي آنان را آسان کردم. مردوک خداي بزرگ از کردار پارسايانه ي من خوشنود گشت.

    ٢۷) بر من ، کوروش شاه که او را ستايش کردم و بر کمبوجيه پسر تني من و همچنين بر همه ي سپاهيان من

    ٢۸) او عنايت و برکتش را ارزاني داشت ، ما با شادماني ستايش کرديم ، مقام والاي ( الهي ) او را . همه ي پادشاهان بر تخت نشسته

    ٢۹) از سراسر گوشه و کنار جهان ، از درياي زيرين تا درياي زبرين شهرهاي مسکون و همه ي پادشاهان « امورو » که در چادرها زندگي مي کنند.

    ۳۰) باج هاي گران براي من آوردند و به پاهايم در بابل بوسه زدند. از [ ...... ] نينوا ، آشور و نيز شوش

    ۳۱) اکد ، اشنونه ، زميان ، مه تورنو ، در ، تا سرزمين گوتيوم شهرهاي آن سوي دجله که پرستشگاه هايشان از زمان هاي قديم ساخته شده بود.

    ۳٢) خداياني که در آنها زندگي مي کردند ، من آنها را به جايگاه هايشان بازگردانيدم و پرستشگاه هاي بزرگ براي ابديت ساختم. من همه ي مردمان را گرد آوردم و آنها را به موطنشان باز گردانيدم.

    ۳۳) همچنين خدايان سومر و اکد که نبونيد آنها را به رغم خشم خداي خدايان ( مردوک ) به بابل آورده بود ، فرمان دادم که براي خشنودي مردوک خداي بزرگ

    ۳۴) در جايشان در منزلگاهي که شادي در آن هست بر پاي دارند. بشود که همه ي خداياني که من به شهرهايشان بازگردانده ام

    ۳۵) روزانه در پيشگاه « بعل » و « نبو » درازاي زندگي مرا خواستار باشند ، بشود که سخنان برکت آميز برايم بيايند ، بشود که آنان به مردوک سرور من بگويند : کوروش شاه ستايشگر توست و کمبوجيه پسرش

    ۳۶) بشود که روزهاي [ ...... ] من همه ي آنها را در جاي با آرامش سکونت دادم.

    ۳۷) [ ...... ] براي قرباني ، اردکان و فربه کبوتران.

    ۳۸) [ ...... ] محل سکونتشان را مستحکم گردانيدم.

    ۳۹) [ ...... ] و محل کارش را.

    ۴۰) [ ...... ] بابل.

    ۴۱) [ ...... ] ۴٢) [ ...... ] ۴۳) [ ...... ] ۴۴) [ ...... ] ۴۵) [ ...... ] تا ابديت .



    Mit folgendem Code, können Sie den Beitrag ganz bequem auf ihrer Homepage verlinken



    Weitere Beiträge aus dem Forum Ihr-Domainname.de



    Ähnliche Beiträge wie "Koroush"